جک مطلب ارسالی ازمهدی


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : 4 خرداد 1393
بازدید : 58
نویسنده : جهان پسند

 

1-یارو میره خواستگاری، از دختره خوشش نمیاد، به بابای عروس میگه : ما میریم یه دور میزنیم ، بر می‌گردیم ، راستی تا ساعت چند بازید ؟

 

 

2-یه بنده خدا پتروس فداكار رو با دهقان فداكار قاطی می‌كنه، میره انگشت می‌كنه تو حلق راننده قطار

 

 

3-دعای شب امتحان:

اللهم اجلس فی بغلنا تلمیذخرخونا!و جعل اطرافنا مراقب گاگولا

ترجمه:خدایا بغلمون یه دانش آموز خر خون و زرنگ بنشون.و کنارمون یه مراقب گاگول قرار بده!

 

4-اولی: اینجا که جای ماهی گرفتن نیست

دومی: من دارم به کرمم شنا یاد می دم

 

5-نسخه دکتر

بیمار:آقای دکتر! انگشتم هنوز به شدت درد می کند!

دکتر: مگر نسخه دیروز را نپیچیدی؟

بیمار: چرا پیچیدم دور انگشتم ولی اثر نداشت؟

 

6-يارو داشت رد مي شد، ديد دارن يه نفروميزنن. پرسيد:

 

چرا ميزنيدش؟ گفتند: فلان فلان شده ادعاي پيامبري ميكنه.

 گفت: بزنيد اون دروغگو رو، من اونو نفرستادم.

 

7-سه تا موش داشتند برای هم لاف میزننداولی میگه:من با فنر تله موش ورزش میکنم دومی میگه:مرگ موش مزه عرق منه سومی موبایلش زنگ میخوره ازش میپورسند کیه؟؟میگه هیچی بچه ها بودن گربه آوردن بخوریم!!!!

 

8-غضنفر: اون مورچه رو ميبيني كه بالاي اون كوهه؟ 

 

قل مراد: كدومو ميگي؟ اوني كه چشماش بسته است

 

 يا اوني كه چشماش بازه؟

 

9-ميخواستن يكي رو رييس حفاظت اطلاعاتش كنن،

 بهش يه سري اسرار مملكتي ميگن تا ببينن چقدر ميتونه بروز نده.

 تهديدش ميكنن، نميگه. ميزننش، نميگه. شكنجه اش ميكنن،

 نميگه. آخر سر واسه اطمينان بيشتر ميندازنش انفرادي

 و رفتارشو زير نظر ميگيرن. ميبينن كه هي ميزنه تو سر خودش

و ميگه: اه يادم بيا… اه چي بود!

 

10-به قل مراد میگن خیلی آقایی میگه:ما بیشتر!!!

 

11-از غضنفر مي پرسند هدفت از تحصيل چيه؟

ميگه : مي خوام درس بخونم، دكتر بشم، مطب بزنم، پولدار بشم،

وانت بخرم با هش كار كنم!

 

12-به يه بچه ميگن: اون چه حيوونيه

 كه به ما گوشت، كفش، لباس ميده؟ ميگه: بابام.

 

13-قل مراد دزدي، صاحبخونه پا ميشه ميگه: كيه اون جا؟

 

قل مرادمیگه: هيچكي، گربه ست، بعععععع.

 

14-یه روز یه خسیسه داشته به خودش اب یخ میریخته . میگن :

 

چرا اینجوری میكنی . میگه: می خوام سرما بخورم .

 

میگن: چرا؟ میگه: اخه یه پنیسلین دارم داره تاریخش میگذره

 

15-غضنفر پشت در اتاق عمل بود ،

 پرستار صدا مي زنه: همراه مريض ... غضنفر ميگه: .... 0912487...

 

 

16-یه نفر میره  مغازه کالای خانه میگه آقا! تلویزیون رنگی دارین؟ مغازه دار میگه آره داریم چه رنگشو میخوای؟

 

 

17-به غضنفر میگن تولدت مبارک، میگه: تولد شما هم مبارک !!!!

 

18-یه روز یکی خودشو میزنه به اون راه، گم میشه !!!!

 

19-غضنفر شکر می خره از ترس اینکه مورچه ها نخورنش روش می نویسه نمک !!!!

 

 

20-یه دفعه دو تا هزار پا همدیگر رو بغل میکنن میشن زیپ

 

 

21-یه نفر میره جوراب فروشی میگه آقا جوراب میخوام فروشنده میگه:مردونه ؟یارو دست میده میگه: مردونه

 

 

22-به یکی میگن یه موجود نام ببر ، میگه یخ ... ، میگن آخه یخ که موجود محسوب نمیشه ، میگه چرا من خودم صد بار دیدم نوشتند یخ موجود است

 

 

23- به غضنفر ميگن: خبر داري پسرت ركورد شكسته؟! تركه ميگه: اي خاك بر سرش . گفته باشم......من يه ريال هم خسارت نميدم !!!!

 

 

24-به خره ميگن راسته كه غضنفر ها مثل شما خر هستند؟ خره ميگه: والا يه صحبت هايي شده ولي ما قبول نداريم
 

 

25-قاضي: چرا دست كردي تو جيب اين آقا؟
غضنفر: جناب قاضي خيال كردم جيب خودمه
قاضي: پس  چرا پول هاش رو برداشتي؟
غضنفر: يعني اختيار جيب خودم رو هم ندارم؟!

 

 

26-غضنفر با پسرش ميرن دزدي . بعدش فرار مي كنن ميرن توي ميدون آزادي و شروع مي كنن دور زمين فوتبال دويدن ! بعد از دو دور دويدن پليس ميرسه.پسره به باباش ميگه: بابا پليس اومد حالا چيكار كنيم؟ غضنفر ميگه: نگران نباش...اونا هنوز دو دور عقب هستند!!!

 

 

27-غضنفر نصف شب داشته با اتوبوس رانندگی می کرده.یه ماشین از جلوش با سرعت میاد.غضنفر هرچی می زده رو ترمز کار نمی کرده..واسه همین با هیجان شاگردش رو که خواب بوده صدا می کنه و میگه: اصغر پاشو ببین حالا عجب تصادفی میشه!!!

 

28-يه روز غضنفر پليس مخفي ميشه تا 6 ماه دنبالش مي گردن!

 

29-يه روز به يه غضنفر ميگن چرا ميخواي بري سربازي ميگه فقط به خاطر مرخصيهاش.

 

30-تركه تو چشمش آشغال ميره، ساعت 9 شب واي ميسته دم در !!!

 

31-غضنفر ميره بدنسازي، مربيه ميگه: هفته اول بدن درد داري، غضنفر ميگه: پس من از هفته دوم ميام!

 

 

32غضنفر ميخواسته با دختر اسراييلي ازدواج كنه، به نشانه حمايت از مردم فلسطين ، سر سفره عقد حاضر نميشه!

 

33-غضنفر ميره استاديوم ...همش چپ و راست و بالاي سرش رو نگاه مي كرده.ازش مي پرسن دنبال چي مي گردي؟ ميگه دنبال كلمه زنده!

 

34-يه سينما تو اردبيل فيلم شام آخر مي ذاره غضنفر ها با قابلمه مي رن سينما!

 

35-به یکی میگن با ارّه برقی 100 تا درخت قطع کن ، 96 تا قطع میکنه خسته میشه. بهش میگن پاشو روشنش کن 4 تا دیگه بیشتر نمونده ، میگه مگه روشنم میشه

 

 

36-پسرا هجده ماه میرن خدمت اندازه ۱۸ سال خاطره تعریف می کنن!

لامصبا همشونم قهرمان و شاخ پادگان بودن

 

37-خدایانمیشه پشه هم مثل مورچه بره کارکنه خسته بشه بکپه یه گوشه؟؟؟؟

 

38-يارو از زنش ميپرسه: از ازدواج با من مثل سگ پشيموني يا مثل خر كيف مي كني؟

 

39-يارو نوشابه ميخوره، گازشو ميگيره ميره شمال

 

 

40-به بعضیا باید گفت:عزیزم…از دستت هر کاری بر میومد انجام دادی….

حالا نوبت پاهاته…

گور تو گم کن…!

 

41-پدر به پسر: کلاغه خبر داد که سیگار هم می زنی!پسر به پدر: ای ول... تو بگو چی می زنی که با کلاغ حرف می زنی؟!

 

 

42-اولی : پدر من با یک حرکت دست می تواند یک کامیون را نگه دارد!

دومی : مگه پدرت چه کاره است؟

دومی : پلیس!!

 

43- به یه نفر ميگن شغل شما چيه؟ ميگه : يه مامور اطلاعات هيچوقت شغلش رو لو نميده

 

 

44-بچه ۷ساله آیفون5s دستشه ؛ خدا شاهده من همسن این بودم تنها خواستم از خانوادم این بود که وقتی خیار پوست میکنن منو صدا کنن پوست خیارارو بخورم !

 

 

 

45-آبادانیه زنگ میزنه ب اوباما میگه:

 

میخوایم با شما بجنگیم!

 

اوباما:چند نفرید؟

 

آبادانی: مو و دوتا کوکام و سه تا پسر عاموهام

 

اوباما : شما ۶نفرید،ما ۵میلیون سربازیم،چطور با ما میجنگید !؟

 

آبادانی : فکر میکنوم جواب میدم

 

بعد از چنددقیقه تماس گرفت و گفت :

 

ما نمی جنگیم

 

اوباما : ترسیدید !؟

 

آبادانی : نه ولک ، جا برا دفن ۵میلیون نفر نداریم !

 

 

46-غضنفر میره خونه میبینه زنش نیست همه جارو میگرده یهو یادش میاد مجرده

 

 

47-زن به شوهر: اگه من ازت جدا شم چی می شه؟ مرد: دیوونه می شم. زن: نمی ری دوباره زن بگیری؟ مرد: والا… به دیوونه اعتباری نیست! ارسال نظر
 

 

 

48-جوک خنده دار پــیرزنـه مـیره دکتــر ، دکـتـر بهـش مـیگه : نـنـه هـم قــند داری هـم چربـی ، پـیرزنه مـیگه بـه عــروسام نـگی ، یـه گـونـی بـرنـج هـم دارم !!! 
 

 

49-غضنفر زنشو میبره سونوگرافی بهش میگن پسر داری میگه تو رو خدا بگین اسمش چیه

 

 

50-اﮔﻪ ﯾﻪ ﺟﺎ ﺩﻋﻮﺍﺑﺸﻪ: ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯿﻪ ﯾﮑﯽ ﺭﻭ ﻣﯿﮑﺸﻪ! ﺁﻟﻤﺎﻧﯿﻪ ﻓﻮﺵ ﻣﯿﺪﻩ ﻣﯿﺮﻩ! ﺳﻮﺋﯿﺴﯿﻪ ﺟﺪﺍ ﻣﯿﮑﻨﺘﺸﻮﻥ! ﻋﺮﺑﻪ ﻓﺮﺍﺭ ﻣﯿﮑﻨﻪ! ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﻪ ﻓﯿﻠﻢ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ!!!! ﻭﺍﻻﺍﺍﺍﺍ

 

 

 51-گاهی یه جمله از پدر ها میتونه پسر رو به زندگی امیدوار کنه : مثلا وقتی که کنکور قبول نشدم ، پدرم خیلی آروم زد رو شونه ام و گفت : ” اشکال نداره پسرم ، بالاخره جامعه به حمال هم نیاز داره “
 

 

52-یه روز یه ماشینی با پلاک تهران ص از چراغ قرمز رد میشه پلیس ترک میره پشت سرش میگه ماشین تهران صلی الله علیه و سلم بزن کنار

 

 

53-غضنفر کولرش خراب میشه، به بچه‌هاش می گه: مگه نگفتم 4 نفری جلو کولر نشینید

 

 

54-يه غضنفر زنگ ميزنه پيتزا فروشي ميگه يه پيتزا مي خواستم. فروشنده ميگه . به نام .... ؟ غضنفر ميگه . آخ آخ . ببخشيد .به نام خدا , يه پيتزا ميخواستم 

 

 

55-توی سینمای اردبیل فیلم شام آخر میره رو اکران غضنفرا همه با قابلمه میرن سینما

 

 

56-غضنفر ميره کنار دريا پری دريای ميبينه ،ميگه من عاشقتم ،با من ازدواج ميکنی،پری دريای ميگه من آدم نيستم،غضنفر ميگه تو فکر ميکنی من آدمم،

 

 

57-یه روز یه غضنفر میره ساندویچی میگه آقا یه ساندویچ کالباس بده ولی برام خیارشور نذار.از قضا یارو ساندویچی هم ترک بوده میگه:ببخشید خیارشور ندارم میخوای گوجه نذارم؟

 

 

58-یه روز یه غضنفر میره در مغازه خیاطی. پارچه شو میده میگه برام یه شلوار بدوز. فردا نیام بگی وقت نداشتم سوزنم شکسته بود ننه م مرده بود. اصلا نمیخوام پدر سگ پارچه منو بده میخوام برم

 

 

59-غضنفر زنگ می‌زنه ۱۱۰ میگه: گاز، کلاچ، ترمز، فرمون، ترمزدستی و دنده ماشین منو دزدیدند، پلیسه میگه: ببخشید، شما ترک هستید؟ یارو میگه: آره، چطور مگه؟ پلیسه میگه: هیچی، پاشو برو جلو بشین

 

 

60-یه غضنفر میره ماشینشو بیمه بدنه کنه، آخر سر که کارش تموم میشه بیمه ای بهش میگه ایشالا هیچوقت از بیمه تون استفاده نکنین. غضنفر هم برمیگرده میگه ایشالا شما هم از این پول خیر نبینین ! 

 

 

61-یارو  از خواب میپره پاش می‌شکنه

 

 

62-یارو بی هوا می ره تو اتاق خفه می شه

 

 

63-یارو توی هواپیما میره داخل کابین خلبان با تهدید میگه برو فرانکفورت

 

خلبان یه نگاهی بهش میکنه میگه پس اسلحه ات کو !؟

 

یارو میگه برو دیگه حتما باید زور بالا سرتون باشه !!؟

 

 

64-به یارو میگن فهمیدی زلزله اومد؟ میگه نه من روم اونور بود !

 

 

65-یارو ﺩﺳﺘﺶ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ ﺩﮐﺘﺮ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﻣﻦ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻥ ﮔﭻ ﻣﯿﺘﻮﻧﻢ ﻭﯾﻠﻦ ﺑﺰﻧﻢ؟

ﺩﮐﺘﺮ:ﺑﻠﻪ

یارو : ﭼﻪ ﺧﻮﺏ ﭼﻮﻥ ﻗﺒﻼً ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﺴﺘﻢ 

 

 

66-یارو میره از این ماشینا میخره که فرمونش سمت راسته.

بهش میگن حالا ازش راضی هستی؟ میگه: راضی که هستم،

فقط هر وقت تف میکنم میخوره تو صورت زنم!

 

 

67-غضنفر آهنگ خالی گوش می کرده

میزنه زیر گریه میگن چرا گریه می کنی؟ با بغض میگه آخه خوانندش لاله!

 

 

68-معلم: پسر! بگو ببینم چرا زنبورها گل می خورند؟

شاگرد: اجازه آقا! خوب معلومه حتماً دروازه بانشون خوب نیست.

 

 

67-مادر: پسرم! بیا اسفناج بخور، آهن داره...

پسر: مامان جون! تازه آب خوردم، می ترسم زنگ بزنم

 

 

68-توصیه حیف نون به فرزندش: اگر به یکدیگر احترام بگذاری، یکدیگر نیز به تو احترام خواهند گذاشت!

 

 

69-حیف نون رو می فرستند دنبال نخود سیاه، پیداش می کنه!

 

 

70-حیف نون می ره دکتر، می گه آقای دکتر! من فراموشی گرفته‌ام.
دکتر می گه: چند وقته این بیماری رو دارین؟
حیف نون می گه: کدوم بیماری؟

 

 

71-یک بنده خدا خسیس میمره رو قبرش مینویسن من مردم ولی مغازه باز است !

 

 

72-یه روز یه خسیس خواب می بینه به یه فقیر ۱۰۰۰ تومان پول داده . وقتی از خواب بلند می شه میگه: وای عجب کابوسی بود!

 

 

73-از بچه ی یه خسیس می پرسن : وقتی می روی سر یخچال چی می خوری؟ میگه: کتک!

 

 

74-غضنفر با کلید گوشش رو تمیز می کرده؛ گردنش قفل می کنه!!

 

 

75-غضنفر می ره عروسی ‌‌‌؛ تو عروسی برف شادی می زنن ؛ سرما می خوره!!

 

 

76-غضنفر با کت و زیرشلواری تو خونش نشسته بود . بهش گفتن: چرا کت پوشیدی؟ میگه: آخه شاید مهمون بیاد. میگن : خوب چرا زیر شلواری پوشیدی ؟ می گه : خوب شاید هم نیاد.

 

 

77-غضنفر داشته با دوستش احوال پرسی می کرده، میگه : حالا ما تلفن نداریم ، شما نباید یه زنگ به ما بزنید؟!!

 

 

78-به غضنفر می گن: کامپیوتر بلدی ؟ میگه: تا حدی. میگن: بیا روشنش کن. می گه: دیگه نه تا اون حد.

 

 

79-غضنفر دفتر خاطراتش پر می شه ، می ندازتش دور!!

 

 

80-غضنفر برف پاک کن ماشینش رو می زنه، هیپنوتیزم می شه

 

 

81-یه آدم خسیس جوهر خودکارش تموم می شه ، ترک تحصیل می کنه

 

 

82- غضنفر یه تیکه یخ رو گرفته بود دستش و نگاش  می کرد، دوستش گفت: چی رو داری نگاه می کنی ؟ غضنفر گفت: داره ازش آب می چکه ولی نمی دونم کجاش سوراخه!!

 

 

83-پدر : پسرم هروقت من رو اذیت می کنی یکی از موهای سرم سفید می شه. پسر : پس برای همینه که بابا بزرگ تمام موهای سرش سفید شده؟!!

 

 

 

 

84-از غضنفر می پرسن  : سخت ترین کار چیه ؟ میگه: نمک تو نمکدون ریختن. می گن: چرا ؟ می گه: چون سوراخ هاش خیلی ریزه!!

 

 

85-غضنفر از دوستش  پرسید: تو کجا بدنیا اومدی؟ میگه: تو بی مارستان. غضنفر می گه: وای ، مگه مریض بودی؟

 

 

86-به غضنفر می گن: اگه سردت بشه چه کار می کنی؟ می گه: می رم نزدیک بخاری. میگن: اگه خیلی سردت بشه چی ؟ میگه: به بخاری می چسبم . میگن : اگه خیلی خیلی خیلی سردت بشه چی؟ میگه : حوب معلومه ، بخاری رو روشن می کنم.!!

 

دانلود فایل پی دی افبه زودی

 

 




:: موضوعات مرتبط: سیب خنده , لطیفه , ,
:: برچسب‌ها: جک , جکستان , جوک باحال , جک خنده دار , جوک باحال وخنده دار , جوک , جوکستان , جوک باحال , جک های خنده دار , جوک های باحال وخنده دار , جوک های باحال وخنده دار , جوک های باحال , لطیفه , لطیفه باحال , لطیفه های خنده دار , لطیفه های جالب , جوک جدید , جک جدید , جوک قدیمی , جک قدیمی , جوک های 93 , جک های 93 , جک 92 , جک2014 , مهدی کریمی , ازشیرمرق تا , , , ,

مطالب مرتبط با این پست :

می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








وبسایت کتابخانه مجازی 92-93

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 292
بازدید دیروز : 243
بازدید هفته : 1591
بازدید ماه : 965
بازدید کل : 12579
تعداد مطالب : 532
تعداد نظرات : 31
تعداد آنلاین : 1

RSS

Powered By
loxblog.Com